۱۳۸۸ شهریور ۸, یکشنبه

علم چيست؟

علم چيست؟
چيستي و تعريف علم خود يک مبحث بزرگ علمي فلسفي است که آنرا "فلسفه علم" نامند. علم درباره بدست آوردن دانش دقيق و قابل اتکا از دنياي اطراف ما است، کلمه علم در عربي به چندين معني است (عرب پرستها به اين ويژگي زبان عربي فصاحت زبان عربي ميگويند.)، به معني دانستن، دانش و حتي آموختن و آموزيدن. اما در انگليسي علم "Science" از ريشه لاتين "Scire" به معني داشتن است. علم درواقع کشف کردن (و نه اختراع کردن) واقعيت هايي است که وجود و جريان کلي آنها بطور کلي مستقل از وجود انساني و عوامل ادراک انساني (حس، خيال و عقل) باشد و اگر مسئله و قضيه اي بر اين اساس و مفهوم استوار باشد آن قضيه و مفهوم را را قضيه و مفهوم علمي گويند. ميتوان مفاهيم را به علمي و غير علمي و ضد علمي دسته بندي نمود.
روش علمي را ميتوان اينگونه خلاصه کرد:
1. مشاهده جنبه هايي از دنياي اطراف
2. ساختن تئوري سازگار با مشاهده
3. ايجاد پيشبيني هاي آزمون پذير در مورد اين تئوري
4. آزمودن پيشبينيها با آزمايش و يا انجام مشاهده هاي بيشتر
5. ويرايش تئوري با توجه اطلاعات و دانسته هاي جديد
6. بازگشت به مرحله سوم
آزمودن در علم با هدف از بين بردن تئوريها و رد کردن و تختئه و ابطال آنها انجام ميگيرد، يعني يک کشف علمي وقتي انجام گرفته است که تئوريهاي قبلي توسط شخصي ابطال گردند. بنابر اين دانشمندان همواره در تلاشند که يافته ها و دانسته هاي دانشمندان قبلي را باطل کنند تا نظريات و يافته هاي علمي تازه تري به دست آورند و اين خود غني بودن علم است. هر آنچه علمي است ابطال پذير است.
بر خلاف باوري که عوام دارند هر آنچه يک نظر غير قابل ترديد تر باشد، آن نظر غير علمي تر است، علم دنياي قطعيات نيست! مذهب و تخيلات مطالبي را بصورت قطعي و يقين مطرح ميکنند و همين نکته ضد علم بودن آنها را نشان ميدهد.
علم عبارت است از انکشاف واقعيتي که وجود و جريان کلي آن بي نياز از من و عوامل درک انساني (حس، خيال، عقل) بوده باشد که با آن ارتباط برقرار نموده است. در عين حال قضيه و مساله اي را که از اين نوع انکشاف حکايت کند قضيه علمي گويند. هر نظريه که با هيچ پيشامد قابل تصور نتواند مردود شود، غير علمي است. ابطال ناپذيري، حسن يک نظريه نيست (که مردمان غالباً چنان تصور ميکنند)، بلکه عيب آن است.
قضيه علمي نه قابل اثبات است نه قابل رد، اگر چيزي بطور مطلق و قطعي غير قابل رد کردن باشد آن چيز علمي نيست! نظريه فرضيه و تئوري هيچ کدام قطعيت ندارند و قطعيت در علم بي معني است. علم دنبال قطعيات نيست بلکه بدنبال ظنيات است!
تئوري بالاترين درجه ايست که يک پديده علمي ميتواند به آن درجه برسد هيچ چيز قطعي تر از يک تئوري در دنياي علم وجود ندارد، حتي به مفاهيم بسيار روشني مثل سرعت نور، قضيه فيثاغورس، قوانين حرکتي نيوتون و... نيز در اصطلاحات علمي تنها تئوري ميگويند. تئوري تا وقتي تئوري است که هيچ تئوري ديگر و يا دليل مستدل و مستند ديگري در رد آن وجود نداشته باشد.
خيلي از افراد به اين گفته اساسي که پايه هاي علم را تشکيل ميدهد اعتراض ميکنند و ميگويند در علم قوانين وجود دارد، قانون بالاتر از تئوري است، مانند قوانين سه گانه حرکتي نيوتون، قانون فيثاغورس، قانون سرعت نور و... اشتباه اين افراد اين است که نميدانند در اصطلاح علمي، به قوانين فيثاغورس درون مثلث، تئوري قانون رابطه فيثاغورس و به قوانين نيوتون، تئوري قوانين نيوتون گفته ميشود.
يعني اين دانشمندان و متفکرين تئوريهايي را ارائه کرده اند که در آنها ادعا ميشود قوانين و نظم مشخصي بين مسائلي وجود دارد، بنابر اين قوانين را نبايد با قطعيات اشتباه گرفت، در دنياي علم هيچ چيز قطعي نيست!
منبع دانش و آموزش

هیچ نظری موجود نیست: