۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه

همیشه حرف راست را باید از فرمانده سپاه شنید



فرمانده سپاه همانند کودکی که کت پدرش را پوشیده و آستین های آویزان کتش روی زمین کشیده می شود می ماند. قیافه اش مضحک است ولی صداقت کودکانه اش سبب می گردد تا حرف راست بزند. راست گفتن کودک به این دلیل است که وی اثرات حرفش را نمی داند و هنوز به سنی نرسیده که متوجه شود هر حرف راستی را نباید زد.بهترین راه برای کسانی که هنوز بطور دقیق دلایل اصلی کودتای انتخاباتی را نمی دانند، مطالعه اظهارات اخیر فرمانده سپاه توصیه می شود. بنا به اطلاعات دقیقی که وی ارائه می کند مخالفین قصد داشته اند تا با استفاده از الگوی انتخابات سال 76 که ناطق نوری بعنوان کاندیدای رهبری ناکام ماند، و در حقیقت این رهبر بود که شکست خورد، با شکست دادن احمدی نژاد بعنوان کاندیدای رهبری بتوانند ولایت فقیه را از تخت به زیر کشیده و محدود یا ساقطش کنند. بر اساس شنود سپاه، یکسال قبل، عضو برجسته مجمع روحانیون مبارز آقای موسوی خوئینی ها در جلسه داخلی مجمع گفته: «ما باید بیاییم و توان بگذاریم و به هر قیمتی رهبری را از تخت پایین بکشانیم. او باید بداند که این طور نیست که ایشان باشد و هر طور که بخواهد مملکت را به هر سمت بکشاند.»همچنین وی باز هم بر اساس یافته های اطلاعات سپاه ابراز می دارد که خاتمی و فاتح و مهدی هاشمی گفته اند که بردن در این انتخابات خیلی با انتخابات دیگر فرق می کند و جریان اصولگرا و رهبر دیگر نمی توانند سرشان را بلند کنند و این معنای کار را یکسره کردن است. اگر دراین انتخابات احمدی نژاد سقوط کند، رهبری حذف می شود. اگر اصلاحات به جامعه برگردد، رهبری دیگر اقتداری نخواهد داشت. باید احمدی نژاد را انتخاب رهبری معرفی کنیم که شکست او شکست رهبری باشد.جمع بندی جعفری از مجموعه اطلاعاتی که بدست آورده این است که هدف اصلاح طلبان، رسیدن به یک ولایت فقیه بسیار ضعیف شده یا یک نظام بدون ولایت فقیه بوده است. هدف اصلاحات حذف ولایت فقیه، و استراتژی اصلاحات، دین ستیزی، رواج بی بندوباری بویژه در روابط بین دختران و پسران و حذف نمادهای دینی و انقلابی بوده است.بعید است که اظهارات جعفری خلاف واقع باشد و کسی از اردوی اصلاح طلبان و رهبران جنبش سبز حرفهای وی را قبول نداشته باشد. ممکن است در گزارشات شنود کمی دست برده و اسامی افراد را دلبخواه تغییر داده باشند و مثلاً حرفی را که کسی دیگر گفته به موسوی خوئینی یا خاتمی نسبت داده باشند ولی مجموعه بیانات همگی صحیح است.البته راستگوئی های کودکانه جعفری موج جدیدی را بر علیه رهبر بوجود خواهد آورد.ماجرای انتخابات سال 76 کاملاً درست است، ولایت فقیه در این انتخابات با نتیجه 20 میلیون بر 7 میلیون شکست خورد. مردم را که نمی توان بخاطر انتخابشان سرزنش کرد، ولی ولایت فقیه باید پاسخ بدهد که چرا از سال 76 تا کنون، با عدم تمکین رای مردم، کشور را به بحران کشانیده و موجب بروز خسارات هنگفتی به اقتصاد ملی و پیشرفت کشور و معیشت مردم گردیده است. چرا رهبر از آن سال به بعد بجای شعار تکیه بر مردم، بدنبال تئوریهای من درآوردی مشروعیت الهی حکومت و تزئینی بودن رای مردم رفته و با اعطای تریبون به عوامل مشکوکی نظیر مصباح، زمینه تئوریزه کردن خشونت و اثبات این توهین به دین که اسلام مدافع خشونت است را داده است.چرا از سال 76 با کنار گذاشتن فرمانده سپاه و انجام تغییرات بنیادین در آن، این نیروی نظامی را به صحنه فعالیتهای اقتصادی و اجرائی کشانیده اند؟ سپاهی که همه سردارانش فقط بدنبال پروژه های اقتصادی و پول شمردن هستند چه خاصیت دفاعی برای مملکت خواهد داشت؟دقیقاً 12 سال است که بطرز عجیبی کشور صحنه درگیری جناحی و کارشکنی و لجبازی و رشد استبداد است، فقط به این دلیل که مردم نخواستند به رهبر لبیک بگویند. رهبر بجای اینکه عیب را در خود جستجو کند اقدام به شکستن آینه می کند.رفتار خامنه ای بعد از انتخابات سال 76 و دهن کجی به رای مردم نشان داد که مردم ایران چقدر در تشخیص خود هوشیار بوده اند. اینکه جعفری مدعی است بدنبال محدود کردن ولایت فقیه بوده اند راست است، اصلاح طلبان در تبعیت از رای مردم و در امانتداری از خواست مردم و بنمایندگی از سوی بیست میلیون ایرانی، خواستار این بوده اند که ولایت فقیه به قانون اساسی کشور محدود شود. آیا اینکه عده ای قصد داشته اند رهبر را به اختیاراتش در قانون اساسی محدود کنند جرم است یا این رفتار رهبر که قانون اساسی را پشیزی ارزش قائل نیست؟خامنه ای بجای پذیرش خطا، و باور به این واقعیت، که پذیرفتن خطا، انسان را بزرگ می کند، و بجای اینکه بسمت مردم آمده و رای و نظر آنها را محترم شمارد، بجای اینکه همه نیروهای کشور را پشت سر خاتمی بسیج کند تا پیشرفت و توسعه کشور محقق شود و بجای اینکه از پتانسیل بالا و مقبولیت جهانی خاتمی بنفع کشور استفاده کند، فقط لجبازی کرد و از هر راهی که توانست سنگ انداخت و لگدپراکنی نمود. به کمک سپاهِ استحاله شده، 8 سال نقشه کشید که چگونه با تخریب وجهه رفیق قدیمی اش هاشمی که از روی شانه های وی به رهبری رسیده بود، احمدی نژاد را از صندوق آراء بیرون بکشد.کسی تلاش نمی کند که احمدی نژاد را کاندیدای رهبری معرفی کند، احمدی نژاد عصاره وجودی خامنه ای است، جدا کردن این دو از همدیگر محال ممکن است. احمدی نژاد انتخاب رهبر و مخلوق رهبر است. احمدی نژاد همان خامنه ای بدون کاغذ کادو است. اگر انتخاب واقعی، بدست مردم با فرهنگ و شعور و دارای تمدن کهن ایران باشد که به احمدی نژاد حتی پست مدیریت یک مدرسه را هم نمی دهند چه رسد به پست ریاست جمهوری. فردی که نه پیشینه درست و روشنی دارد و نه ادب و تعادل روانی و نه دین و اخلاق.مردم 12 سال پیش اعلام 20 میلیونی کردند که سلیقه رهبر را نمی پسندند، چرا باید به زور، فردی کم مقدار و حقیر را از انبان رهبری بیرون کشیده و بعنوان توهین به نام ایران و ایرانی او را به رئیس جمهوری منصوب نمایند.فرضیه فرمانده سپاه بر این است که مخالفین می خواسته اند با شکست دادن احمدی نژاد سبب سرشکستگی رهبر شده و در نتیجه سپاه نیز وظیفه خود دیده که مانع از این اقدام شود. وقتی سقوط احمدی نژاد برابر با سقوط ولایت فقیه باشد، نگرانی سپاه و اقداماتی که برای مهندسی آراء و سرکوب معترضین نمود، قابل درک خواهد بود.فداکاری سپاه برای تقلب در انتخابات و جلوگیری از غرق شدن کشتی ولایت فقیه بواسطه شکست احمدی نژاد، دلیل اعتقادی ندارد. تعریف ولایت فقیه از نظر سرداران سپاه با تعریف رایج و مرسوم فرق می کند. سرداران سپاه در مقابل عبارت ولایت فقیه می نویسند:«ولایت فقیه: کارفرمای مهربانی که پروژه های بزرگ اقتصادی میلیارد دلاری نفت و گاز می دهد، بدون شرایط و سخت گیری. ولایت فقیه موجود مهربانی است که اسکله نامرئی می دهد تا بتوانیم هر کالایی که کمیاب و گران و پرسود است را دور از دید ماموران بخیل گمرک قاچاق کنیم و منفعت ببریم چقدر. ولایت فقیه فردی دوست داشتنی است که فروش تک محموله های نفتی را به نیروی قدس ما می دهد تا با فروش آن و واریز کردن پولهای آن در حسابهای شخصی اروپایی، از حیف و میل بیت المال بدست بانک مرکزی جلوگیری شود. ولایت فقیه به ما این امکان را می دهد که نماینده مجلس شویم و با طیاره اختصاصی همراه برادر احمدی نژاد به نیویورک برویم و منهتن را ببینیم. ولایت فقیه پشتیبان سپاه است و اگر ما برویم و کوی دانشگاه جنایت کنیم و در کهریزک اعمال شنیع مرتکب شویم و در خیابان با باطوم استخوان بشکنیم و جوانهای مردم را با تیر بزنیم و اجساد آنها را هم در سردخانه میوه سپاه بگزاریم و بعداٌ یواشکی شبانه دفن کنیم، محکم توی دهن معترضین زده و به آنها می گوید همه این کارهایی که سپاه کرده در مقابل آبرویی که شما از نطام بردید هیچ است. ولایت فقیه همه زندگی و امید ما است.»برای سپاه مسلم است که اگر این کارفرما برود، کارفرمای بعدی آنها را دوباره به پادگانها باز خواهد گردانید و به سلطه غیرقانونی ایشان بر اقتصاد و مدیریت اجرائی کشور پایان خواهد داد.اشتباه بزرگ سران سپاه این بود که بخاطر پول، و نه به هیچ دلیل دیگری، دستشان را به خون بیگناهان آلودند. اگر ادعای مسلمانی دارند باید حرف پیامبر را شنیده باشند که حکومت با کفر برجا می ماند ولی با ظلم برپا نمی ماند.روزی که خون مظلوم دامن ظالم را بگیرد، حسابهای بانکی سوئیس برای سرداران و برای جعفری سودی نخواهد داشت.

هیچ نظری موجود نیست: